[صفت]

copycat

/ˈkɑːpikæt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more copycat] [حالت عالی: most copycat]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تقلیدی

  • 1.copycat crimes
    1. جرایم تقلیدی
[اسم]

copycat

/ˈkɑːpikæt/
قابل شمارش

2 آدم تقلید کار (مثل) میمون

informal
  • 1.He is a copycat, according to the other students in the class.
    1. طبق گفته بقیه دانش آموزهای کلاس او یک آدم تقلید کار است.
توضیح درباره اصطلاح copycat
این اصطلاح از آنجا گرفته شده که بچه گربه ها کارهای مادرشان را عینا تقلید می کنند برای همین به فردی هم که کارهای بقیه را تقلید می کند copycat می گویند. ما در فارسی برای این کاربرد از واژه "میمون" استفاده می کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان