Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . همتا (شغل)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
counterpart
/ˈkaʊntərpɑːrt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
همتا (شغل)
همکار
1.I had a meeting with my counterpart in our other branch.
1. من با همتای خود در شعبه دیگرمان جلسهای داشتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
counteroffensive
countermand
counterintelligence
counterfoil
counterfeit bill
counterpoint
counterpoise
counterproductive
countersign
counterterrorism
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان