Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سکاندار (در مسابقات قایقرانی)
2 . کاکس (نام خانوادگی)
3 . سکانداری کردن (در قایقرانی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cox
/kɑks/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سکاندار (در مسابقات قایقرانی)
هدایتکننده
مترادف و متضاد
coxswain
2
کاکس (نام خانوادگی)
(Cox)
[فعل]
to cox
/kɑks/
فعل گذرا
صرف فعل
3
سکانداری کردن (در قایقرانی)
هدایت کردن قایق، جهت دادن به پاروزنان
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cowtown
cowskin
cowshed
cows' milk
cows
cox's orange pippin
cox-1
cox-2
cox-2 inhibitor
coxa
کلمات نزدیک
cowslip
cowshed
cowrie
cowpox
cowpea
coxa
coxcomb
coy
coyness
coyote
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان