Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دزدکی رد شدن
2 . خزیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to creep
/krip/
فعل ناگذر
[گذشته: crept]
[گذشته: crept]
[گذشته کامل: crept]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دزدکی رد شدن
مخفیانه وارد شدن
1.He tried to creep past the guard without being seen.
1. او سعی کرد از کنار نگهبانان بدون دیده شدن، دزدکی رد شود.
2
خزیدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خزیدن
مترادف و متضاد
crawl
1.Lizards and snakes crept over the ground.
1. مارمولکها و مارها روی زمین میخزند.
تصاویر
کلمات نزدیک
creel
creek
creed
credulous
credulity
creeper
creeping
creepy
crema
cremains
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان