[صفت]

creeping

/ˈkriːpɪŋ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (گیاه) خزنده رونده

  • 1.Creeping ivy can do damage to the wall surface.
    1. پیچک رونده می‌تواند به سطح دیوار آسیب برساند.

2 نامحسوس و تدریجی (در مورد ویژگی‌های منفی)

a creeping sense of dread
حس نامحسوس و تدریجی وحشت
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان