[اسم]

crematorium

/ˌkreməˈtɔːriəm/
قابل شمارش
[جمع: crematoria]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مرده‌‌سوزخانه آتش‌ سپارگاه

مترادف و متضاد crematory
  • 1.Following the service, the parents will collect the ashes from the crematorium and return to China.’
    1. بعد از مراسم ختم، والدین خاکسترها را از مرده‌سوزخانه تحویل می‌گیرند و به چین برمی‌گردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان