Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیوند زدن (گیاه یا حیوان)
2 . گیاه یا حیوان دورگه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to crossbreed
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پیوند زدن (گیاه یا حیوان)
دورگه کردن
[اسم]
crossbreed
قابل شمارش
2
گیاه یا حیوان دورگه
تصاویر
کلمات نزدیک
crossbred
crossbow
crossbill
crossbar
cross-training
crosscheck
crossed cheque
crossfire
crossing
crossover
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان