[فعل]

to crouch

/kraʊʧ/
فعل ناگذر
[گذشته: crouched] [گذشته: crouched] [گذشته کامل: crouched]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خم شدن دولا شدن، خف کردن

  • 1.We crouched behind the low wall.
    1. ما پشت آن دیوار کوتاه خم شدیم [خف کردیم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان