[صفت]

cumbersome

/ˈkʌmbərsəm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more cumbersome] [حالت عالی: most cumbersome]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرزحمت دست‌وپاگیر، سنگین

معادل ها در دیکشنری فارسی: دست و پاگیر
مترادف و متضاد bulky burdensome unwieldy
cumbersome legal procedures
پروسه‌های قانونی پرزحمت
cumbersome machinery
دستگاه‌های سنگین
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان