آنها از لیوانهای کوچک پلاستیکی شراب ارزانقیمت نوشیدند.
a set of cups
یک دست فنجان
a set of beautiful blue coffee cups
یک دست فنجان قهوه زیبای آبیرنگ
کاربرد واژه cup به معنای فنجان
واژه cup به معنای "فنجان" به ظرف کوچکی گفته میشود که شبیه یک پیاله است و دسته دارد و برای نوشیدن چای، قهوه و ... استفاده میشود. مثلا:
"a teacup" (یک فنجان چای)
"a coffee cup" (فنجان قهوه)
در این مثالها منظور این نیست که فنجانی پر از چای یا قهوه، بلکه منظور فنجانی مخصوص نوشیدن چای یا قهوه است.
"a cup and saucer" (یک فنجان و نعلبکی)
"a paper cup" (لیوان کاغذی [یکبار مصرف])
The president of the club came to present the cup to the winners.
رییس باشگاه آمد تا جام را به برندگان دهد.
to win the cup
برنده جام شدن
They’ve won the European Cup twice.
آنها دو بار برنده جام اروپا شدهاند.
Champions cup
جام قهرمانان
کاربرد واژه cup به معنای جام
واژه cup به معنای "جام" به شیای شبیه جام یا گلدان طلایی یا نقرهای روی یک پایه گفته میشود که دو دسته در دو طرف دارد و به عنوان جایزه قهرمانی مسابقات به برندگان داده میشود. مثلا:
".He lifted the cup for the fifth time this year" (او امسال برای پنجمین بار جام را بالای سر برد.)
واژه cup وقتی به صورت مفرد و معمولا با حرف بزرگ (Cup) نوشته میشود به معنای مسابقاتی گفته میشود که در انتها به برنده جامی تعلق خواهد گرفت. مثلا:
"the World Cup" (جام جهانی)