Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کوپیدو (خدای عشق)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
Cupid
/ˈkjuːpɪd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کوپیدو (خدای عشق)
کوپید
1.Cupid had at last managed to lodge an arrow in his stony heart.
1. خدای عشق بالاخره توانست پیکانی بر قلب سنگی او بیندازد.
توضیحاتی در مورد واژه cupid
واژه cupid در اساطیر رومی همان خدای عشق بود که بهصورت یک کودک برهنه مجسم میشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
cupful
cupel
cupcake
cupboard
cup-bearer
cupidity
cupola
cuppa
cupreous
cur
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان