[عبارت]

cut the mustard

/kʌt ðə ˈmʌstərd/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کاری را به خوبی انجام دادن انتظارات را برآورده کردن، در کاری موفق شدن

informal
  • 1.The boss fired him because he couldn't cut the mustard.
    1. رییس او اخراج کرد، چون او نمی‌توانست کارش را به خوبی انجام دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان