[اسم]

daybreak

/ˈdeɪˌbreɪk/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سپیده دم سحرگاه، صبح زود

معادل ها در دیکشنری فارسی: پگاه خروس‌خوان سپیده‌دم سحر فجر
  • 1.He left at daybreak.
    1. او سپیده دم رفت [او سپیده دم اینجا را ترک کرد].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان