[اسم]

demolition

/ˌdɛməˈlɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تخریب

معادل ها در دیکشنری فارسی: انهدام تخریب نابودی
  • 1.the demolition of the building
    1. تخریب آن ساختمان
  • 2.The demolition of the factory will make room for more houses.
    2. تخریب آن کارخانه، برای ساختن خانه های بیشتر فضا ایجاد می کند [تخریب آن کارخانه فضا را برای ساختن خانه های بیشتر باز می کند].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان