[اسم]

den

/den/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: لانه کنام
a bear’s den
لانه خرس
a lion’s den
لانه شیر

2 اتاق (کوچک و دنج) اتاق مطالعه، خلوتگاه

معادل ها در دیکشنری فارسی: آلونک
  • 1.They were all watching TV in the den.
    1. آنها همگی داشتند در آن اتاق (کوچک و دنج) تلویزیون تماشا می‌کردند.
توضیحاتی در رابطه با den
واژه den در این مفهوم اشاره دارد به اتاقی در یک خانه که مخصوص مطالعه، تفکر و آرامیدن است.

3 مخفیگاه پاتوق

disapproving
a coke den
پاتوق کوکایین
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان