[اسم]

dessert

/dɪˈzɜrt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دسر

معادل ها در دیکشنری فارسی: دسر
مترادف و متضاد last course sweet course
for dessert
برای دسر
  • For dessert there's apple pie, cheesecake or fruit.
    برای دسر، پای سیب، کیک پنیر یا میوه داریم.
to make a dessert
دسر درست کردن
  • If you make the main course, I'll make a dessert.
    اگر تو غذای اصلی را درست کنی، من دسر را درست خواهم کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان