[فعل]

to dice

/daɪs/
فعل گذرا
[گذشته: diced] [گذشته: diced] [گذشته کامل: diced]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نگینی کردن مربع مربع کردن

  • 1.diced carrots
    1. هویج های نگینی شده
[اسم]

dice

/daɪs/
قابل شمارش
[جمع: dice]

2 تاس (بازی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: طاس تاس
  • 1.Throw the dice.
    1. تاس بریز.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان