Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کلاه (سر کسی) گذاشتن
2 . دستکاری کردن
3 . وقت تلف کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to diddle
/ˈdɪdəl/
فعل گذرا
[گذشته: diddled]
[گذشته: diddled]
[گذشته کامل: diddled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کلاه (سر کسی) گذاشتن
گول زدن
2
دستکاری کردن
تحریف کردن
3
وقت تلف کردن
informal
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
didder
didanosine
didactics
didacticism
didactically
diddley
diddly
diddly-shit
diddly-squat
diddlyshit
کلمات نزدیک
didactic
did you watch the reports on tv last night?
did you hurt your back?
did you find a good parking space?
did you enjoy your weekend?
didgeridoo
didi
dido
die
die away
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
