Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (اجازه) برداشت مستقیم (از حساب کسی در تاریخ معین)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
direct debit
/dəˈrɛkt ˈdɛbɪt/
غیرقابل شمارش
1
(اجازه) برداشت مستقیم (از حساب کسی در تاریخ معین)
حق برداشت از حساب شخص دیگر
1.I pay my electricity bill by direct debit.
1. من قبض برقم را با برداشت مستقیم میپردازم.
2.We pay all our bills by direct debit.
2. ما تمام قبوض خود را با برداشت مستقیم میپردازیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
direct current
direct
dire
diptych
dipstick
direct dialling
direct flight
direct mail
direct marketing
direct object
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان