[اسم]

dirt

/dɜrt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خاک گرد و خاک

معادل ها در دیکشنری فارسی: خاشاک کثافت
مترادف و متضاد dust earth soil
  • 1.His coat was covered with dirt.
    1. کتش خاکی شده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان