[اسم]

donation

/doʊˈneɪ.ʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اهدا بخشش، اعانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: اعانه اهدا بخشش عطا
  • 1.The campaign has raised £200 000 through online donations.
    1. پویش 200هزار پوند از طریق اهداهای آنلاین پول جمع کرده‌است.
  • 2.The project is funded by public donation.
    2. (این) پروژه توسط اعانه عمومی سرمایه‌گذاری شده‌است.
to make a donation
اهدا کردن
donations of food and money
اهدای غذا و پول
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان