Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . محدوده تعیین کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
draw the line
/drɔ ðə laɪn/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
محدوده تعیین کردن
حد مشخص کردن، دور چیزی خط کشیدن (مجازی)
1.I don’t mind doing some gardening but I draw the line at digging.
1. من کمی باغبانی انجام میدهم اما دور بیل زدن را خط میکشم.
تصاویر
کلمات نزدیک
draw parallels between
draw on
draw mind maps
draw date from
draw blood
draw to a close
draw to an end
draw up
drawback
drawbridge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان