[اسم]

drone

/droʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زنبور نر

  • 1.ِِDrones and a family of flies were in pursuit of them.
    1. زنبورهای نر و دسته‌ای از حشرات به دنبال آن‌ها بودند.
  • 2.Drones do not have stingers.
    2. زنبور‌های نر نیش ندارند.

2 وزوز

  • 1.Outside the tent I could hear the constant drone of insects.
    1. در بیرون چادر من می‌توانستم صدای ممتد وزوز حشرات را بشنوم.
  • 2.She heard the drone of some bees in the garden.
    2. او صدای وزوز چند زنبور را در باغ شنید.

3 صدای مدام و یکنواخت

  • 1.He spoke in a low drone.
    1. او با صدای آرام و یکنواخت و پایین حرف زد.
  • 2.I listened to the engine drone on until I fell asleep.
    2. تا زمانی که خوابم برد به صدای آرام و یکنواخت موتور گوش کردم.

4 آدم مفت‌خور آدم تن‌پرور

  • 1.That drone did nothing but sleep.
    1. آن آدم مفت‌خور هیچ کاری جز خوابیدن نکرد.
  • 2.That medieval lord was what some today would call a drone.
    2. آن پادشاه قرون وسطایی چیزی بود که بعضی‌ها امروزه به آن آدم مفت‌خور می‌گویند.

5 هواپیمای بدون خلبان (کنترل از راه دور)

معادل ها در دیکشنری فارسی: هواپیمای بدون سرنشین
  • 1.Get ready for a future where drones are delivering our packages.
    1. برای آینده‌ای آماده شو که هواپیماهای بدون خلبان بسته‌هایمان را می‌رسانند.
  • 2.Unmanned drones have replaced pilots for many of the missions.
    2. در بسیاری از عملیات‌ها، هواپیماهای کنترل از راه دور بدون خدمه جایگزین خلبان‌ها شده‌اند.
[فعل]

to drone

/droʊn/
فعل ناگذر
[گذشته: droned] [گذشته: droned] [گذشته کامل: droned]

6 صدا دادن (مدام و یکنواخت) وزوز کردن

  • 1.A plane was droning in the distance.
    1. یک هواپیما از دور صدای مداوم و یکنواخت می‌داد.
  • 2.In the far distance a machine droned.
    2. در فاصله دور یک ماشین صدا می‌داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان