Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دوبله کردن
2 . داب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to dub
/dʌb/
فعل گذرا
[گذشته: dubbed]
[گذشته: dubbed]
[گذشته کامل: dubbed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوبله کردن
صداگذاری کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دوبله کردن
1.I'd rather watch a movie with subtitles than one dubbed into English.
1. من ترجیح میدهم فیلمی با زیرنویس ببینم تا فیلمی دوبله شده به انگلیسی.
2.We watched an American movie dubbed into Italian.
2. ما یک فیلم آمریکایی دوبله شده به ایتالیایی را تماشا کردیم.
[اسم]
dub
/dʌb/
غیرقابل شمارش
2
داب
نوعی موسیقی از شاخه های رگی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
dual carriageway
dual
duad
drywall tape
drywall
dubious
duck
duck egg
duck-billed platypus
duckling
کلمات نزدیک
duane
duality
dualistic
dualism
dual control
dubai
dubbed
dubber
dubbing
dubious
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان