[فعل]

to dulcify

/ˈdʌlsɪfʌɪ/
فعل گذرا
[گذشته: dulcified] [گذشته: dulcified] [گذشته کامل: dulcified]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شیرین کردن

  • 1.Apple cider dulcified with molasses.
    1. آب سیب با شیره چغندر شیرین شد.

2 آرام کردن تسکین دادن

مترادف و متضاد calm soothe
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان