[فعل]

to dwindle

/ˈdwɪndəl/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: dwindled] [گذشته: dwindled] [گذشته کامل: dwindled]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کاهش یافتن

formal
مترادف و متضاد decline decrease diminish disappear flourish increase
  • 1.Our supply of unpolluted water has dwindled.
    1. ذخیره آب سالم ما کاهش یافته است.
  • 2.With no visible signs of their ship, hopes for the men's safety dwindled with each passing hour.
    2. بدون هیچ نشانه‌ای از کشتی آنها، هر ساعتی که می‌گذشت، امید برای سلامتی افراد کاهش می‌یافت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان