Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (دل کسی) بهشدت چیزی را خواستن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
be dying for something/to do something
/bi ˈdaɪɪŋ fɔr ˈsʌmθɪŋ/tu du ˈsʌmθɪŋ/
1
(دل کسی) بهشدت چیزی را خواستن
informal
1.I'm dying for a glass of water.
1. دلم بهشدت یک لیوان آب میخواهد.
2.I'm dying to know what happened.
2. بهشدت میخواهم بدانم چه اتفاقی افتاد.
تصاویر
کلمات نزدیک
caught up
bash about
barrack for
bargain on
bargain for
littered
partied out
play at
rained off
set against
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان