Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پر از چیزی بودن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
littered
/ˈlɪtərd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پر از چیزی بودن
to be littered with something
پر از چیزی بودن
The floor was littered with papers.
کف زمین پر از کاغذ بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
dying for
caught up
bash about
barrack for
bargain on
partied out
play at
rained off
set against
taken up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان