[اسم]

dyke

/daɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دیواره ماگمایی (زمین‌شناسی)

2 سد

معادل ها در دیکشنری فارسی: سد سیل‌بند
مترادف و متضاد dam
  • 1.A weak dyke bursts easily before a flood.
    1. یک سد ضعیف به راحتی دربرابر سیل می‌شکند.
  • 2.During the 1997 floods the sea broke through the dyke.
    2. در زمان سیل‌های 1997، دریا سد را شکست و رد شد.

3 جوی آب

مترادف و متضاد ditch
  • 1.The first dykes were cut in the Middle Ages.
    1. اولین جوی‌های آب در زمان قرون وسطی حفر شدند.
  • 2.Wind pumps were built at intervals on the dykes.
    2. پمپ‌های باد با فاصله در جوی‌های آب ساخته شدند.

4 لزبین زن همجنس‌گرا

  • 1.I am definitely not missing the Dyke March
    1. من قطعا راهپیمایی زنان همجنس‌گرا را از دست نمی‌دهم.
  • 2.That woman is a dyke.
    2. آن زن یک لزبین است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان