Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جریان گردابی
2 . چرخیدن (هوا، گرد و غبار، آب و...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
eddy
/ˈedi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جریان گردابی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گرداب
[فعل]
to eddy
/ˈedi/
فعل ناگذر
[گذشته: eddied]
[گذشته: eddied]
[گذشته کامل: eddied]
صرف فعل
2
چرخیدن (هوا، گرد و غبار، آب و...)
دور زدن، گردش کردن
1.The waves swirled and eddied around the rocks.
1. امواج اطراف صخرهها چرخید و دور زد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
eddo
edam
edacious
ecuadorian
ecuadoran
edge
edible
edible asparagus
edible bean
edible fruit
کلمات نزدیک
eddie
edd
edamame
edacious
ed.
edema
eden
edgar
edge
edgeways
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان