[فعل]

to edit

/ˈedɪt/
فعل گذرا
[گذشته: edited] [گذشته: edited] [گذشته کامل: edited]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ویرایش کردن ویراستاری کردن، تدوین کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تدوین کردن
  • 1.I know that this draft text will need to be edited.
    1. من می‌دانم که این طرح اولیه نیاز به ویراستاری دارد.
  • 2.They're showing the edited highlights of last month's game.
    2. آنها دارند بخش‌های مهم تدوین شده مسابقه ماه پیش را نمایش می‌دهند.
  • 3.This is the edited version of my speech.
    3. این نسخه تدوین شده سخنرانی من است.
[اسم]

edit

/ˈedɪt/
قابل شمارش

2 ویرایش

  • 1.It just needs an edit.
    1. آن فقط به یک ویرایش نیاز دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان