[اسم]

edict

/ˈidɪkt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حکم فرمان، دستور

معادل ها در دیکشنری فارسی: حکم فرمان
مترادف و متضاد command decree order
  • 1.government edict
    1. فرمان دولت
  • 2.The ruler issued an edict.
    2. فرمانروا حکمی صادر کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان