Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به خطر انداختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to endanger
/ɪnˈdeɪndʒər/
فعل گذرا
[گذشته: endangered]
[گذشته: endangered]
[گذشته کامل: endangered]
صرف فعل
1
به خطر انداختن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به خطر انداختن
به مخاطره انداختن
1.Smoking endangers your health.
1. سیگار کشیدن سلامت شما را به خطر می اندازد.
تصاویر
کلمات نزدیک
end zone
end up
end to end
end table
end run
endangered
endangered language
endangered species
endear
endearing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان