[اسم]

envelope

/ˈen.vəˌloʊp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پاکت (نامه)

معادل ها در دیکشنری فارسی: پاکت
مترادف و متضاد covering wrapper
  • 1.She ripped open the envelope.
    1. او پاکت نامه را پاره کرد (و باز کرد).
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان