Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . غلطنامه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
erratum
/eˈrɑːtəm/
قابل شمارش
[جمع: errata]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غلطنامه
فهرست غلطهای کتاب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غلطنامه
1.A list of errata was printed at the back of the book.
1. یک فهرست از غلط های کتاب در آخر کتاب چاپ شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
erratically
erratic
errant
errand boy
errand
erroneous
erroneously
error
error correction
error message
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان