[صفت]

extravagant

/ɪkˈstrævəɡənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more extravagant] [حالت عالی: most extravagant]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ولخرج

  • 1.He's pretty extravagant, he goes everywher by taxi.
    1. او خیلی ولخرج است، همه جا با تاکسی می‌رود.
  • 2.I felt extravagant spending £200 on a dress.
    2. من به‌خاطر 200 پوند خرج کردن برای یک پیراهن احساس ولخرج بودن کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان