[صفت]

factitious

/fækˈtɪʃəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more factitious] [حالت عالی: most factitious]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ساختگی مصنوعی

مترادف و متضاد artificial sham
  • 1.The excitement was largely factitious and confined to the media.
    1. هیجانات اکثرا ساختگی بود و منحصر به رسانه ها بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان