[صفت]

falling

/ˈfɔːlɪŋ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 در حال سقوط

  • 1.She was injured by a falling tree.
    1. او توسط یک درخت در حال سقوط صدمه دید.

2 نزولی

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان