[اسم]

fantasy

/ˈfæn.t̬ə.si/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خیال وهم، تخیل، رویا

مترادف و متضاد imagination
  • 1.My greatest fantasy is to travel around the world.
    1. بزرگترین رویای من، سفر به دور دنیاست.
a fantasy world
جهان خیالی
sexual fantasies
خیال‌های جنسی
the realms of fantasy
قلمروی خیال

2 فیلم تخیلی فانتزی

مترادف و متضاد fictional
  • 1.Is Spider-man a fantasy movie?
    1. آیا مرد عنکبوتی یک فیلم تخیلی است؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان