[اسم]

fire alarm

/ˈfaɪər əlɑːrm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سامانه اعلام حریق

معادل ها در دیکشنری فارسی: آژیر آتش‌سوزی
  • 1.The fire alarm went off when I was making a coffee.
    1. وقتی داشتم قهوه درست می کردم سامانه اعلام حریق به صدا درآمد.
  • 2.Who set off the fire alarm?
    2. چه کسی سامانه اعلام حریق را به صدا درآورد؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان