Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اسلحه گرم
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
firearm
/ˈfaɪərɑːrm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اسلحه گرم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اسلحه گرم
formal
1.The police were issued with firearms.
1. به پلیسها سلاح گرم داده شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
fire-resistant
fire truck
fire temple
fire station
fire service
fireballer
firebomb
firebrand
firecracker
fired-up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان