Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خروج به ترتیب ورود
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
first come, first served
/fɜrst kʌm, fɜrst sɜrvd/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خروج به ترتیب ورود
آسیاب به نوبت، به ترتیب مراجعه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
به ترتیب مراجعه
1.Tickets are available on a first come, first served basis.
1. بلیتها بر اساس خروج [خدماترسانی] به ترتیب ورود ارائه میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
first class honours degree
first class
first chair
first cause
first blush
first council of constantinople
first council of lyons
first council of nicaea
first course
first cousin
کلمات نزدیک
first class
first base
first and foremost
first aid kit
first aid
first cousin
first down
first draft
first edition
first floor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان