[اسم]

flask

/flæsk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فلاسک

معادل ها در دیکشنری فارسی: قمقمه
  • 1.a flask of coffee
    1. یک فلاسک قهوه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان