[فعل]

to freshen up

/ˈfrɛʃən ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: freshened up] [گذشته: freshened up] [گذشته کامل: freshened up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دست‌وروی خود را شستن

  • 1.I'll just go and freshen up before supper.
    1. من می‌روم و قبل از شام دست‌ورویم را می‌شویم.
  • 2.Is there anywhere I can freshen myself up?
    2. جایی هست که بتوانم دست‌ورویم را بشویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان