[قید]

frivolously

/ˈfrɪvələsli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more frivolously] [حالت عالی: most frivolously]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 از روی سبک‌سری از روی نادانی، از روی کم‌عقلی

  • 1."We didn't make this decision frivolously," she said.
    1. او گفت: «ما این تصمیم را از روی سبک‌سری گرفتیم.»

2 بیهوده بی‌معنی

  • 1.Many of us have a tendency to spend money frivolously.
    1. خیلی از ماها عادت داریم بیهوده پول خرج کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان