[اسم]

fritter

/ˈfrɪtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیراشکی گوشت فریتر، کوکو

  • 1.She loves eating corn fritters with maple syrup.
    1. او عاشق خوردن پیراشکی ذرت با عصاره افرا است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان