Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم کلهپوک
2 . آدم شیفته مقاربت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
fuckbrain
/fˈʌkbɹeɪn/
قابل شمارش
1
آدم کلهپوک
آدم ابله
culturally sensitive
informal
offensive
مترادف و متضاد
fool
fuckhead
stupid
1.Don't listen to that fuckbrain.
1. به حرفهای آن آدم ابله گوش نده.
2.Jack is such a fuckbrain.
2. "جک" خیلی آدم کلهپوکی است.
2
آدم شیفته مقاربت
عشق رابطه جنسی
culturally sensitive
disapproving
informal
مترادف و متضاد
fuck freak
1.All he thinks about is dames. He is a fuckbrain.
1. او فقط به زنها فکر میکند. او آدمی شیفته مقاربت است.
تصاویر
کلمات نزدیک
fuck you
fuck the dog
come up against
fuck off
fuck me
fucked off
fuckface
fuckheaded
fuck-brained
cram into
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان