Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . الماس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
gem
/dʒem/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
الماس
سنگ قیمتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جواهر
نگین
گهر
گوهر
مترادف و متضاد
gemstone
jewel
precious stone
1.The necklace was studded with diamonds, rubies, and other gems.
1. گردنبند نگینهایی از الماس، یاقوت و سایر سنگهای قیمتی داشت.
a crown with gems
تاجی از الماس
تصاویر
کلمات نزدیک
gelignite
gelding
geld
gelatinous
gelatin
gemini
gemütlich
gendarme
gendarmerie
gender
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان