[صفت]

genuine

/ˈdʒen.ju.ɪn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more genuine] [حالت عالی: most genuine]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 واقعی اصل

معادل ها در دیکشنری فارسی: اصل فابریک اصلی
مترادف و متضاد authentic
genuine leather
چرم اصل

2 بی‌ریا بی‌غل‌وغش، صادق

معادل ها در دیکشنری فارسی: یکدل
a very genuine person
یک فرد بسیار بی‌ریا

3 صادقانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: باطنی
  • 1.He made a genuine attempt to improve conditions.
    1. او صادقانه برای بهبود شرایط تلاش کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان