Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آشنا شدن (با کسی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
get acquainted
/gɛt əˈkweɪntɪd/
1
آشنا شدن (با کسی)
1.I got acquainted with her last night.
1. دیشب با او آشنا شدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get a shock
get a scoop
get a scholarship
get a rise out of
get a raise
get across
get ahead
get along
get along like a house on fire
get along with
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان